محیط سازمان، افزون بر اینکه تهدیدهایی را برای آن در بر دارد، فرصتهای بسیاری را نیز برای آن میآفریند و همانگونه که بر سازمان تأثیر میگذارد، از آن تأثیر نیز میپذیرد. بر این پایه، سازمان با دریافت منابع از محیط، زندگی میکند و به زندگی خود با تأمین منابع برای محیط، تداوم میبخشد و در این چرخه تبادل منابع، تا هنگامی که به نیازی کلیدی در محیط پاسخ دهد، پذیرش محیطی را نیز خواهد داشت. ولی سازمان برای حرکت در راستای هدفهایش، همواره با تهدیدها و فرصتهایی از سوی محیط روبهروست که باید با شناخت درست نقاط قوت و ضعف خود، از تهدیدهای محیطی پرهیز و از فرصتهای آن بهره گیرد و گاهی فراتر از این، تهدیدها را به فرصت بدل کند یا خود فرصتهایی را در محیط پدید آورد. چنین رویکردی در چارچوب برنامهریزی راهبردی از سه دهه پیش وارد سازمانهای دولتی و عمومی نیز شد و پارادایم «اداره امور دولتی» را به پارادایم «مدیریت دولتی» بدل ساخت. پارادایمی که چالشهای محیطی را پیچیدهتر از آن میداند که در رویارویی با آنها بتوان از شیوههای سنتی طرفی بست و مسائل امروز را با روشهای دیروز چاره کرد. پارادایمی که جایی را برای آزمون و خطا در مدیریت نمیبیند و بر برنامهریزی راهبردی استوار است. سازمان اکنون کجاست؟ سازمان میخواهد به کجا برود؟ سازمان چگونه و با چه ابزارهایی میخواهد به آنجا برسد؟ شناسایی، اولویتبندی، و بهرهبرداری از فرصتها را برای سازمان فراهم میسازد؛ عملکرد سازمان را فراهم ساختن چارچوب هماهنگی و کنترل فرایندها بهبود میبخشد؛ وظایف و مسئولیتهای تک تک کارکنان را در راستای هدف بنیادین سازمان، همسو و یکپارچه میکند؛ تعهد سازمانی مدیران و کارکنان را افزایش میدهد؛ راهبردهای سازمان را با برنامههای بالادست همسو میسازد؛ چارچوبی را برای بازنگری اجرای برنامه و کنترل فعالیتها درست میدهد؛ زمان و منابع را به فرصتها تخصیص مؤثرتری میدهد؛ و اولویتها را در چارچوب زمانی برنامه سازمان میدهد. برای برنامهریزی راهبردی در یک سازمان، دو گام بنیادین هست: نخست بررسی و شناخت سازمان و سپس اجرای فرایند برنامهریزی و تدوین راهبردها. در گام نخست، مشاور برنامهریزی راهبردی با شناسایی سازمان از ابعاد گوناگون از راه مطالعه مستندات سازمانی، برای همکاری با سازمان آماده میشود. در گام دوم، مشاور برنامهریزی با برگزاری کارگاههای آموزشی و اجرایی همزمان؛ با مشارکت سیاستگذاران، مدیران، و افراد کلیدی سازمان برنامهریزی راهبردی را به انجام میرساند. بر این پایه، مشاور نقش راهنما و سازمان نقش تولید محتوا را بر عهده خواهند داشت و مشاور، محتوای تولید شده را گام به گام در قالب برنامه راهبردی سازمان ارائه خواهد کرد. این فرایند، دو تا سه ماه به درازا میکشد و در آن، نزدیک ۵۰ ساعت نشست در قالب کارگاههای گروهی با سیاستگذاران، مدیران، و افراد کلیدی سازمان برگزار میشود. ۱. شناخت سازمان؛ ۲. هماهنگی، آموزش، و برنامهریزی برای برنامهریزی راهبردی؛ ۳. تحلیل وظایف رسمی و غیررسمی؛ ۴. تعیین و تحلیل ذینفعان؛ ۵. تنظیم مأموریت و ارزشها؛ ۶. تحلیل محیط خارجی و داخلی؛ ۷. هدفگذاری؛ ۸. تعیین راهبردها؛ ۹. تعریف طرحها و پروژهها؛ ۱۰. نگارش چشمانداز؛ ۱۱. تدوین برنامه عملیاتی یکساله؛ ۱۲. ارائه گزارش نهایی.برنامه راهبردی به سه پرسش بنیادین پاسخ میدهد
برنامه ریزی راهبردی
گروه خدمات دانشبنیان
۰۲۱-۶۶۹۵۴۷۵۶
دانشگاه تربیت مدرس
دانشگاه علم و صنعت ایران
دانشگاه شیراز
بنیاد دانشنامهنگاری ایران
دانشگاه سلمان فارسی کازرون
صندوق رفاه دانشجویان